زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال

ساخت وبلاگ

به قول نزار قبانی

  کاش یکی بود
چشمامونو میفهمید، 
 وقتی ناراحت میشدیم به سینه‌اش اشاره میکرد 
و میگفت 
اینجا وطن توست ...

 

زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 36 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 8:51

امروز هیچ روز جالبی نبود.با اینکه آدمی هستم که توی هر روز بدی دنبال اتفاقات مثبتش می‌گردم اما امروز تلاشم به جایی نرسید.توی آزمونم قبول نشدم و براش گریه کردم.خیلی زیاد گریه کردم.سال‌هاست وارد جنگی شدم زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 8:51

به یلدا دیروز گفتم که حالم بده.گفتم که امروز تنهام و نیاز دارم با کسی حرف بزنم.گفت خیالت راحت.من هواتو دارم.تا الان که خبری ازش نشده.عسل و مائده هم می‌دونن.اونا هم خبری ازشون نیست.می‌دونن در چه شرایط بدی هستم و نیستن...هر وقت کسی غمگین باشه براش وقت می‌زارم،هزینه می‌کنم که حالش خوب شه.ولی خودم همیشه تنهایی گریه کردم...تنهایی جنگیدم.من دختر تنهای خدام... .

زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 8:51

  سعیم رو میکنم که از حوادث قدر مطلق بگیرم... فردا امتحان ادبیات دارم ، 12 درس دیگه مونده ... آقای پدر بزرگ حسابی حالش بده ،اینقدر که از این بیمارستان به اون بیمارستان میفرستنش حتی اگر آدم مریضم نباشه مریض میشه چه برسه که... آقای پدر و عموها حسابی گرفتار کارای بیمارستانن ....یه جوری شرایط اصلا خوب نیست... اوضاع درس و امتحان چندان جذاب نیست ....ولی من بهترش میکنم ..امتحانای ترم 1 داره شروع میشه برخلاف هر سال که این موقع من مسلط ترین شرایط درسی رو داشتم ..امسال اصلا اینطور نیست ...زمان داره میگذره ...   * برم ادبیات بخونم ....کلی دیگه مونده باید خلاصه نویسیم بکنم .کلی تست ازش مونده... **کاش اقای پدر بزرگ بهتر بشه ،شرایطش خیلی بحرانیه *** شرایط سخت ادمو بزرگ میکنه....امیدوارم برای منم همینطور باشه...   زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 2 دی 1395 ساعت: 18:16

 

 

پدربزرگ فوت شد...بعد ازاون همه جراحی سخت ...بعد از اون همه زجر کشیدن ...

ثبت این لحظه ها خوبه یا بد ؟! نمیدونم ...اگه بعدا اینو بخونم چه حسی پیدا میکنم؟

صبح زود بهمون خبر دادن که پدرتون فوت شده و ...

زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : رنگ رخساره خبر میدهد از سر,رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون,رنگ رخساره خبر میدهد, نویسنده : fhero98e بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 2 دی 1395 ساعت: 18:16

 

 

 

تصویرت تا چند روز پیش لبخند میپاشید به دیوار خانه ...

امروز اما ...لباس عزا پوشیده و روبان مشکی بر سر ...

یادخاطرات با هم بودن هایمان را به رخ ببیندگان می کشد ...

 

 

 

 

زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 2 دی 1395 ساعت: 18:15

  اِ؟ چه زود گذشت..! چی؟18سال رو میگم ...چه زود 18 سال گذشت ... لابه لای کتاب و درس و مشق بودم احتمالا ...نفهمیدم کی اینقدر زود به اینجا رسیدم؟! پشیمون؟! اصلا نیستم ... خوب گذروندم ...اونجوری که میخواستم ...اشتباه کردم اما اشتباهات بهم درس دادن... 18 برای خیلی خاصه ...پرونده ی کودکی رو میبندی میذاریش توی کلاسور و میبری و میذاری توی ردیف دوم قفسه ی عمرت ... باید بزرگ باشم الان؟ بودم؟ خواهم بود؟ نیخوام با بقیه عمرم چی کارکنم ادم خوبی باشم ؟ باید بقیشو چطوری بگذرونم؟!   زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال...ادامه مطلب
ما را در سایت زندگی لای خطوط موازی زیررادیکال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fhero98e بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 2 دی 1395 ساعت: 18:15